من ان زینــــــت ده عــــرش برینـــــم که جا داده خــــــدا انــــــدر زمینـــــــــم امـــــــام مقــــتــــــــدای کائنــــــاتــــم بــــــه امـــــر ذات رب العالـمـــینـــــــــم
من جواد فیض ، هم بر اولیــــن ، هـم اخرینـــــم باء بســــم الله خلقــــــــت ، روح رب العالمینـم در حضور حق تعالـــــی ، بنـده فرمانـــــروایـــــم حکم فرمای عوا لم ، رهبـــــر روح الامینــــــــم
« رسول الله فرموده است سجده بر هفت عضو انجام میگیرد: صورت، دو دست، دو زانو، دو پا. و اگر قرار باشد دست دزد از مچ قطع بشود، کف دست برای سجده باقی نمیماند؛ در حالی که خداوند میفرماید:« ان المساجد لله »؛ (یعنی اعضای هفتگانهی سجده از آنِ خداست »
مأمون نخستین کاری که کرد ، دختر خویش ام الفضل را به ازدواج حضرت امام جواد (ع ) درآورد ، تا مراقبی دایمی و از درون خانه ، بر امام گمارده باشد . رنجهای دایمی که امام جواد (ع ) از ناحیه این مأمور خانگی برده است ، در تاریخ معروف است
هر کس گوش دل به کسی دهد او را پرستیده است. اگر گوینده از طرف خداست، او خدا را پرستیده است و اگر گوینده از زبان ابلیس سخن میگوید، شیطان را پرستیده است.
چون رنگ پوست امام جواد علیه السلام به شدت متمایل به سبزه بود، مردم در فرزندی او نسبت به حضرت امام رضا علیه السلام شک کردند، اما وقتی قیافه شناسان، او را دیدند همگی اقرار کردند که او از خاندان نبی اکرم و امیرالمؤمنین است. در آن زمان، امام 25 ماهه بود.
امام رضا با مشاهدهی این صحنه گریست و فرمود: عموجان! آیا از پدرم نشنیدی که میفرمود: رسول خدا فرمود: بأبی ابن خیره الاماء النوبه الطیبه؛ پدرم فدای پسر بهترین و پاکترین کنیز ثوبیه باد (اشاره به امام جواد علیه السلام ). . . گفتم: راست میگویی جانم فدایت با
یحیی ابن اکثم گیج شد، یک سؤال کرد که در حال احرام شکار کنیم یا نکنیم، امام جواد برای پاسخ به آن هزاران سؤال را مطرح نمود . و بعد یحیی بیان کرد که من تسلیم شدم .مأمون به یحیی گفت : دیدی که من چه کسی را برای دخترم به عنوان همسر برگزیدم ؟!
این نامه از جانب خداوند عزیز حکیم است برای محمد و پیامبر او. . . من او را - امام رضا علیه السلام - به وجود پسرش و جانشین و وارث علمش محمّد مسرور می سازم و شفاعت او را نسبت به هفتاد تن از خاندانش - که همگی سزاوار دوزخ باشند - بپذیرم.
یکی از یاران امام جواد علیه السلام میگوید:با حماد بن عیسی میخواستیم از مدینه خارج شویم و برای خداحافظی نزد امام جواد رفتیم. امام به ما فرمود:«تا فردا صبح از شهر خارج نشوید.»
امام جواد(علیه السلام) را بارها امتحان کردند. حدود سی هزار مسئله از ایشان پرسیدند، همه را بدون تأمل جواب داد. در مجلسی فردی از این که یک بچه به همه مسائل آگاه باشد متعجب شده بود
امام جواد تنها شش سال داشت که مأمون، پدرش، علیبنموسیالرضا(ع) را به مرو فراخواند تا به بهانه ساکتکردن شورشهای پیدرپی علویان، ولایتعهدی را ظاهرا برای مدتی به او دهد. امام نیز که ناچار میرفت، ناگزیر کسی از اهل بیت خویش را به همراهی، همراه نکرد
سفارش پیامبر براى طلب رزق و روزى از امام جواد(علیه السلام) صلوات مخصوص امام جواد علیه السلام عبدالله بن محمد عابد مى گوید: سال 255 هجرى قمرى بود، روزى در شهر و در منزل امام عسکرى علیه السلام بودیم ، از او پرسیدم : اى فرزند رسول خدا! چگونه بر پیامبر و
میراث ماندگار فرهنگ تشیع از وجود با برکت امام جواد علیه السلام با توجه به عمر کوتاه وى ، آثارى در موضوع دعا، تسبیح و مناجات به یادگار مانده ، که بخش مهمى از میراث ماندگار فرهنگ تشیع محسوب مى شود، از این رو توجه خواننده محترم را به نمونه هایى از دعا و من
پیامک های تسلیت به مناسبت شهادت جانسوز امام محمد تقی علیه السلام : ای شیعه بزن ناله و فریاد امشب از غربت آن غریب کن یاد امشب مسموم شد از زهر، جواد بن رضا در حجره ی در بسته ی بغداد امشب ابن الرضا به
آگاهی امام جواد از زمان شهادتش شهادت در راه خدا و مرگ با عزت از جمله ى کمالاتى است که هر کسى لایق آن نیست ، فقط انسانهاى خالص و کسانى که به برترین درجات از ایمان رسیده اند شایستگى این افتخار و عزت خدایى را خواهند داشت . امام مجتبى علیه السلام پس از شها
اقرار دشمن به فضل امام جواد(علیه السلام) ریان بن شبیب روایت کند: همین که مامون اراده کرد دخترش ام الفضل را به همسرى امام جواد علیه السلام در آورد، خبر به عباسیان رسید و بر آنها گران آمد و آنرا عملى پر خطر شمردند و ترسیدند که ماجراى امام رضا علیه السلام د
میانجیگرى هاى امام علیه السلام میان مردم و حکومت ها فردى از اهالى سجستان نقل مى کند: امام جواد علیه السلام در دوران حکومت معتصم عباسى به قصد زیارت خانه ى خدا از شهر بغداد خارج شد، من نیز در این سفر افتخار همراهى وى را داشتم ، روزى هنگام صرف غذا از فرصت
زیبایی هاى رفتارى و شخصى لباس امام جواد علیه السلام مطابق آن چه از روایات استفاده مى شود، امام جواد علیه السلام نیز مانند سایر مردم ، از گونه هاى مختلف لباس و پوشاک به مناسبت هاى گوناگون استفاده مى کرده است ، به طور نمونه در حالت عادى پیراهن کتانى و رو
رفتارهاى عبادتى نماز مخصوص امام جواد علیه السلام براى بسیارى از امامان معصوم نمازهاى مخصوصى روایت شده است که بعضى را خودشان مى خوانند و بعضى دیگر توصیه شده که بخوانند و پاداش آن را به آنان هدیه کنند. براى امام جواد علیه السلام نیز گونه هاى مختلفى از نم
سفر به خراسان براى زیارت پدر مرحوم سیّد محسن امین از کتاب تاریخ بیهق روایت مى کند: در زمانى که امام رضا علیه السلام در خراسان ساکن بود، امام جواد براى زیارت پدر از مسیر طبس ، مسینان به بیهق که از نواحى نیشابور است سفر کرده و از آن جا به قریه شِشْتَمَد که
سلام کردن به مردم امامان معصوم علیهم السلام به عنوان الگوهاى رفتارى جامعه ، همیشه در مسایل اخلاقى اجتماعى ، پیشگام و پیشرو بوده اند، امام جواد علیه السلام نیز در برخوردهاى خود با مردم ، پیشگام اصول اخلاقى اجتماعى بوده و پیش از دیگران ، سلام مى کرد، ابن ش
مرد! چرا سنگ اندازى مى کنى ؟ هر دختر و پسرى سر انجام باید ازدواج کنند و زندگى مشترک خود را آغاز کنند. - سنگ اندازى کدام است زن ؟ هر که از راه رسید و دخترمان را خواست ، باید بدهیم ؟ مگر تو او و خانواده اش را چقدر مى شناسى که این همه اصرار مى کنى ؟! - شنا
مراسم شروع شده بود و از پیش همه چیز تدارک دیده شده بود. ما هم به جشن عروسى دعوت شده بودیم و لحظه شمارى مى کردیم تا او را در لباس دامادى ببینیم . افراد دور تا دور مجلس نشسته بودند و خدمتکاران به پذیرایى از میهمانان مشغول بودند. دوستم که آن طرف تر نشسته
کجا مى روید؟ - به عیادت . - عیادت چه کسى ؟ - عبدالله ! شنیده ایم چند روزى است که به شدت بیمار است . اگر تو هم دوست دارى ، بیا، خوشحال مى شود. سه نفرى به سمت خانه ى مریض به راه افتادیم . در طول مسیر بازار تا خانه ى او، دوستم گفت : - مى گویند روحیه اش
با کاروانى سفر مى کردم و مسئولیت آماده کردن غذا و آب و هر چیز لازم را پذیرفته بودم . این کار را به خاطر سیر کردن شکم خود و تنها نبودن در سفر قبول کرده بودم . مردم خوبى بودند. قبلا گفته بودند که حاضرند مرا رایگان به سفر ببرند، اما نمى خواستم سربار آنان باش
گرفت را نجات یگانه گوهر دریاى دانش و حکمت بحار جود عطایا و کعبه آمال بخلق و خوى محمد به علم و فضل على حسن به حلم و حسینى و راست خوى و خصال جواد در کف او سیم و زر و بسى بى قدر جلال را بمثل مظهرى زرب تعال امام مفترض الطاعة جانشین رضا خداى را بپرستش
امام جواد علیه السلام : دردا که گشت با من ، بیگانه یار جانى با دست خود مرا کشت ، لب تشنه در جوانى من از نفس فتادم ، برخاک رخ نهادم او مى زند به مرگم ، لبخند شادمانى اى بلبلان بنالید اى لاله ها بریزید شد باغبان دلرا گلزار جان خزانى غم بدل نهفتم ، در
خونین تر است از همه ی لاله ها دلم می سوزد از شراره ی زهر جفا دلم آتش فتاده است ز سر تا به پای من یا رب ببین که زهر چه کرده است با دلم دل در میان سینه من نیست آتشی است از بس که سوخته است نمانده بجا دلم دشمن به کشتنم شده راضی چرا چو نیست هرگز به رنج
از دل حجره ى تاریک که بسته است درش مى رسد نالهاى و دل شده خون از اثرش چیست؟ این ناله ى سوزنده و از سینه ى کیست صاحب ناله مگر سوخته پا تا به سرش این فروغ دل زهراست که خون است دلش این جگر گوشه ى موسى است که سوزد جگرش این جواد است که از
این جواد است آنکه محبوب خداست لطف عامش دستگیر ماسوى است این تقى مهر سپهر ارتضاست نور چشم فاطمه ابن الرضا است اى بسا شبها که ذکر خواب او گفت با یاد مصیبتهاى او کان دو را از خاک بیرون مى کشم هر دو را در آتش و خون مى کشم آن دو را با شعله همبستر کنم
اى صاحب کرامت اى دل گرت مطالب و خواهى اگر مراد روکن بسوى درگه سلطان دین جواد آئینه جمال و کمالات احمدى سلطان عیسوى نفس و موسوى نژاد مهر سپهر مجد و کرامت ، محیط جود قطب وجود و حجت معبود بر عباد برسر گرفت تاج کرامت ، امین وحى بر آستانه اش چو سربند
توئى ناخدا، یا جواد الائمه امام المهدى یا جواد الائمه ولى خدا یا جواد الائمه سپهر کرم ، ابر رحمت یم جود محیط سخا، یا جواد الائمه چه گویم به وصفت که فرموده آن را به قرآن خدا، یا جواد الائمه به کشتى ایمان در امواج طوفان توئى ناخدا، ی
این بوی خوش کدام بهار است که پیچیده در گستره خاک؟ نسیم، پیراهن معطر کدام بهار را به تن کرده است؟ پروانه ها، بوی خوش کدام گل نورسته را شنیده اند که از گوشه گوشه جهان، دامن کشیده اند به حوالی مدینه که تحصن کرده اند پشت در خانه «ثامن الائمه»؟
امشب بر دامن پاک خیزران ستاره میبارد و بر لبان پر مهر رضا علیه السلام لبخند رضایت میهمان میشود. خوشا به حال اهل زمین که خداوند به یمن چشمان منتظر ثامنالحجج، دلهایشان را میزبان قدمهای پربرکت حجتی دیگر ساخته است.
پس از آن که مأمون دخترش را به امام جواد تزویج کرد در مجلسی که مأمون و امام و یحیی بن اکثم و گروه بسیاری در آن حضور داشتند، یحیی عرض کرد: ای پسر رسول خدا! نظر شما درباره روایتی که (در مدارک اهل سنت) نقل شده است
وقتی مأمون از طوس به بغداد آمد، نامه ای برای حضرت جواد - علیه السلام- فرستاد و امام را به بغداد دعوت کرد. البته این دعوت نیز مثل دعوت امام رضا به طوس، دعوت ظاهری و در واقع سفر اجباری بود.
حضرت عبدالعظیم حسنی، از شاگردان برجسته امام جواد علیه السلام می گوید: به محضر مبارک امام جواد علیه السلام رسیدم و از حضرت درخواست حدیثی نمودم که از پدران بزرگوارش نقل شده باشد.