خانه سالمندان محسنی اراک    (انجمن آلزایمراستان مرکزی)

خانه سالمندان محسنی اراک (انجمن آلزایمراستان مرکزی)

گزارش ازانجمن آلزایمرخیریه امام جواد(ع) استان مرکزی حامی سالمندان آلزایمری ،بیماران روانی مزمن ،فرزندان بی سرپرست دختروپسر(ایتام)
خانه سالمندان محسنی اراک    (انجمن آلزایمراستان مرکزی)

خانه سالمندان محسنی اراک (انجمن آلزایمراستان مرکزی)

گزارش ازانجمن آلزایمرخیریه امام جواد(ع) استان مرکزی حامی سالمندان آلزایمری ،بیماران روانی مزمن ،فرزندان بی سرپرست دختروپسر(ایتام)

مرکزقاصدک

مرکز قاصدک کجاست؟
مرکز قاصدک، وابسته به انجمن آلزایمر ایران، مرکز توانبخشی، آموزشی و مراقبت روزانه از بیماران مبتلا به آلزایمر است. این مرکز، که توصیف کوچکی از آن در ابتدای مطلب رفت، به طور مستقیم با بیماران مبتلا به آلزایمر در ارتباط است. به این ترتیب که وقتی برای پزشک متخصص مغزو اعصاب مسجل شد که بیمار به آلزایمر مبتلاست، او را به مرکز معرفی می کند و از آن به بعد بیمار می تواند از خدمات قاصدک استفاده کند.

مجموعه متشکل از چند متخصص در زمینه پرستاری، روانشناس، پزشک عمومی، گفتار درمان، کارشناس تربیت بدنی، مددکار، کارشناسان هنری است که به طور گروهی به صورت زمان بندی شده در خدمت بیماران هستند.
محور اصلی فعالیت ها در مرکز توانبخشی بر اساس سلایق و علایق و توانایی های شناختی و حرکتی است و تلاش بر این بوده که هر مددجو برنامه ای متناسب با نیاز ها و توانایی های خودش داشته باشد. اینها را جعفری، مدیر داخلی مرکز قاصدک می گوید و برنامه ی یک روز کاری مرکز قاصدک را اینطور تشریح می کند: 
از هشت صبح، مددجوها را پذیرش می کنیم. اینجا به بیماران مبتلا به آلزایمر،به جای بیمار "مددجو" می گوییم. هر چند مددجو برای خودشان یک مددیار دارند. مددیارها با روی خوش از مددجوها استقبال می کنند و با مکالمه های کوتاه، از لحاظ روانی، بیمار را می سنجند. بعد هم ضربان قلب و فشار خونی آنها در ابتدای هر روز کنترل و یادداشت می شود. 
احترام واقعی به مددجو در این مرکز، یکی از ارکان اساسی است چرا که ما معتقدیم این افراد کاملا درک و اشراف روی این قضیه دارند و باید کرامتشان حفظ شود.
وقتی که همه ی مددجوها به مرکز رسیدند، برنامه دعای صبحگاهی و نرمش آغاز می شود. این نرمش ها ترجیحا به صورت گروهی و نشسته انجام می شود. کارشناس تربیت بدنی بر نحوه ی طراحی فعالیت ها و نرمش ها نظارت دارد و تحت نظارت او تمرین های ورزشی استاندارد برای مفاصل، انگشت ها، مچ، و تمام عضلات انجام می شود. چند دقیقه ای هم ورزش با توپ با اهداف خاصی انجام می شود. 
تقریبا همه ی بیماران دمانس و آلزایمر از افسردگی رنج می برند. ما برای این که بتوانیم این افراد را به کار در کارگاههای آموزشی و توانبخشی ترغیب کنیم، از ورزش صبحگاهی استفاده می کنیم که در بسیاری از موارد بی قراری ها و پرخاشگری های سالمندان را از بین می برد.
بعد از ورزش وقت صبحانه است که با نظارت کارشناس تغذیه، صبحانه به مددجوها داده می شود. بعد از صبحانه فعالیت های کارگاهی شروع می شود. فعالیت های هنری، موسیقی درمانی، نقاشی، مجسمه سازی و ... را در قالب کارگاههای متنوع برای مددجوها ترتیب داده ایم که هر کدام با هدف خاصی انجام میپذیرد. 
در مرکز مراقبت های بهداشتی و دارویی نیز انجام می شود و اگر بیماری به استراحت، چکاپ یا ویزیت داشته باشد این خدمات به او ارائه خواهد شد.

انجمن آلزایمر ایران/مرکز قاصدک

هزینه ی بالای مراقبت از بیمار مبتلا به آلزایمر
هزینه مراقبت از بیماران مبتلا به آلزایمر سرسام آور است. در حال حاضر با توجه به شرایط اقتصادی فعلی، هزینه نگهداری از هر بیمار به طور متوسط چیزی حدود یک و نیم میلیون تومان در ماه است که با توجه به حقوق بازنشستگی و شرایط اقتصادی خانواده ها، باعث بروز مشکلات عدیده می شود. اینها را مهرداد خوانساری، مدیر پشتیبانی و برنامه ریزی انجمن آلزایمر ایران می گوید. 
او هزینه ی نگهداری از بیمار را بحران بزرگ پیش روی مراقبین می داند و از برنامه ریزی انجمن به منظور کاهش این درد خبر می دهد. خوانساری می گوید: 
انجمن آلزایمر ایران به عنوان یک سازمان غیردولتی، هیچ بودجه ی دولتی و خاص ندارد و تنها توسط فعالیت های محدود و البته کمک خیرین اداره می شود. مرکز قاصدک به عنوان بخش توانبخشی انجمن، تنها قادر به پوشش دهی بیست مددجوست و توانسته درصدی از هزینه های سرسام آور این بیماران را متقبل شود. برای مثال از هر نفر بیمار که از خدمات مرکز قاصدک استفاده می کند، برای پنج روز در هفته از ساعت 8 الی 16 بعد از ظهر به همراه صبحانه و ناهار، تنها شهریه ای معادل چهارصد هزارتومان دریافت می شود که در مقابل هزینه های انجام شده، بسیار ناچیز است. همچنین سعی شده ویزیت های پانزده تا هجده هزارتومانی متخصصین، برای بیماران مراجعه کننده به انجمن تنها دو هزار تومان هزینه داشته باشد.

بیمه هایی که جوابگوی هزینه ها نیستند؛ مسئولانی که توجه نمی کنند
مدیر پشتیبانی و برنامه ریزی انجمن در ادامه از تلاششان برای قرار گرفتن بیماری آلزایمر در زیرشاخه ی بیماری های خاص می گوید و دلیل آن را این طور بیان می کند: در حال حاضر این بیماری به عنوان بیماری صعب العلاج شناخته می شود ولی چنانچه آلزایمر یک بیماری خاص بود، در بودجه ردیفی داشت و تحت پوشش بیمه های خاص قرار گرفت. در حال حاضر بسیاری از هزینه های سالمندی تحت پوشش هیچ بیمه ای نیست و حتی بسیاری از داروها نیز با بیمه عرضه نمی شود. حتی گاهی به دلیل گرانی دارو و عدم توانایی تهیه آن، بیمار دارو را مصرف نمی کند و همین عدم استفاده از دارو باعث سرعت بخشیدن به حاد شدن بیماری می شود.
خوانساری می گوید: تا به حال با مراکز بهزیستی و وزارت بهداشت و مجلس رایزنی هایی داشته ایم که روند رسیدگی به خواسته هایمان بسیار کند و ضعیف است. شعاری در مراکز بازنشستگی وجود دارد که "هر قانونی که امروز آن را تصویب می کنیم، در آینده برای خودمان اجرا خواهد شد". مسئولین باید بدانند که سالمندی گریزناپذیر است. توجه به سالمندان امروز، موجب توجه نسل بعد به سالمندان فردا که خودمان باشیم می شود. 
معصومه صالحی مدیرعامل انجمن نیز از مسئولین ذیربط گلایه دارد و می گوید: این بحث که بتوانیم بیماری آلزایمر را زیرشاخه بیماری های خاص قرار دهیم در کمیسیون بهداشت مجلس مطرح شده و طرح هایی برای حمایت و آمایش و آموزش آلزایمر به وزارت بهداشت ارائه کرده ایم و در جلسات کارشناسی روی آن بحث شده اما باز هم هیچ نتیجه ای نداشته است. هنوز در هیچ بیمارستان یا مرکزی بخشی به بیماران مبتلا به آلزایمر اختصاص ندارد و هیچ نهاد دولتی مسئول رسیدگی به بیماری های دوره ی سالمندی نیست.

سونامی سالمندی در راه است
با توجه به بالارفتن امید به زندگی در دهه های اخیر، و همچنین رشد صفر و یا منفی جمعیت، جهان به سمت سالمندی و خاکستری شدن پیش می رود. طبق محاسبات آماری تا بیست سال آینده بیست و پنج درصد از جمعیت کشورمان را سالمندان تشکیل می دهد. 
با این اوصاف اگر برای کهنسالی و سالمندی برنامه ریزی لازم و مقتضی انجام نگیرد، در آینده بار اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی سنگین تری را تحمیل خواهد کرد. در بیماری آلزایمر، اگر یک سال از ابتلا به این بیماری پیشگیری شود، پنج سال معلولیت فرد به تعویق می افتد و هر چه معلولیت در جامعه کمتر شود، کشور به توسعه یافتگی نزدیک تر خواهد شد. 
مدیر انجمن آلزایمر ایران معتقد است هنوز باورهای اجتماعی ما به این اندازه نرسیده که سالمندی را هم جزئی از زندگی بدانیم. او به مراکز مختلف حمایتی بیماری های دیگر مثل سرطان و ایدز که بسیار مورد توجه هستند اشاره می کند و می گوید: جامعه ما نسبت به سالمند عاطفه ی لازم را ندارد.همه ی توجه مسئولین و برنامه ریزان برای قشر جوان و تولید کننده جامعه است. ما فکر می کنیم همین که فردی به کهنسالی رسید، دیگر حق استفاده از مواهب دنیا را ندارد و باید فراموش شود. در جامعه ی ما سالمند مظلوم واقع شده است؛ سالمندانی که مبتلا به آلزایمر هستند مظلوم تر! چرا که دیگر نمی توانند از حق خودشان دفاع کنند و حتی دیگر نمی توانند چیزی بخواهند. چرا ما نمی خواهیم بفهمیم که سالمند مبتلا به آلزایمر فقط حافظه اش را از دست داده و هنوز شعور و احساسات دارد. تمسخر، بی مهری و بی اعتنایی را درک می کند و زجر می کشد. سالمند بیمار، از یک کودک بی آزارتر است و ازبازگو کردن اولیه ترین نیازهایش محروم...
به اینجای صحبت که می رسد، صالحی، مدیر انجمن آلزایمر ایران، نیم نگاهی به عکس پیرزن خوش چهره و معصوم گوشه ی اتاق - که بعدها می فهمم مادر مرحومش است - می اندازد و با بغضی که می کوشد آن را پنهان کند می گوید: "دلم می خواهد همه بدانند که پدر و مادر سرمایه هایی هستند که تا زمانی که از دستشان ندادی، ارزششان را نمی فهمی". بغض صالحی به اشک تبدیل می شود؛ پیرزن سفیدپوش در عکس می خندد.

 

 17302

کلیدواژه ها: آلزایمر کهنسالان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد