فزایش امید به زن
سن امید به زندگی در اوایل انقلاب حدود ۵۷ سال بود که طبق بررسی های صورت گرفته این شاخص در سطح کشور به ۷۲ سال افزایش یافته است .
سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که میانگین “امید به زندگی” در ژاپن در سال ۲۰۰۴میلادی ۸۲سال بوده است که بالاترین حد در جهان شمرده میشود.
سال ۲۰۰۶میلادی سازمان بهداشت جهانی ، در نقطه مقابل ژاپن ، امید به زندگی در کشور زیمبابوه در حد ۳۶سال است که در پایینترین سطح در میان ۱۹۲کشور عضو این سازمان قرار دارد.
گزارش سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد که امید به زندگی از بدو تولد در کشورهای موناکو و سن مارینو نیز نزدیک به ژاپن است.
براساس این گزارش، میانگین امید به زندگی در نزد زنان ژاپنی ۸۶سال است که بالاترین حد در میان کشورهای جهان شمرده میشود.
این گزارش حاکی است که امید به زندگی در میان مردان ژاپنی ۷۹سال است که بدین ترتیب ژاپن از این حیث پس از کشورهای ایسلند و سن مارینو قرار دارد.
در سال ۲۰۰۴میلادی امید به زندگی از بدو تولد در ۱۶کشور جهان بالای ۸۰سال بوده است که نسبت به سال ۲۰۰۴میلادی سه کشور افزایش نشان میدهد.
در همین سال امید به زندگی در کشور افغانستان و ۲۶ کشور افریقایی به کمتر از ۵۰سال رسیده است.
یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون، جمعیت جوانان بین ۱۵ تا ۲۴ سال
یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون جوان بین سنین ۱۵ تا ۲۴ سال در حال حاضر در جهان زندگی میکنند که ۱۸ درصد از جمعیت جهان را تشکیل داده و از تحصیلکردهترین نسل جوان در تاریخ هستند که منبع عالی برای توسعه ملی به شمار میروند.
این گزارش که هر ۲ سال یکبار به وسیله اداره امور اقتصادی و اجتماعی ملل متحد انتشار مییابد، بر چالشهایی درباره توسعه جوانان در مناطق جهان شامل آسیا، آمریکای لاتین، منطقه جنوب صحرای آفریقا، خاورمیانه، شمال آفریقا، کشورهای جزیرهای کوچک در حال توسعه و کشورهای دارای اقتصاد در حال انتقال به اقتصاد بازار آزاد متمرکز است.
موضوع گزارش امسال که امروز در مقر سازمان ملل در نیویورک منتشر شد، «انتقال جوانان به بزرگسالی، پیشرفت و چالشها» است.
۱۰ سال پس از این که مجمع عمومی سازمان ملل بر این امر تأکید کرد که کشورها باید برای جوانان خود فرصتهای آموزشی، دستیابی به مهارت و مشارکت کامل در تمامی جنبههای اجتماع ارائه دهند، اما هنوز و بر اساس این گزارش، توسعه جوانان در بسیاری از کشورهای مناطق جهان با تداوم مانعهایی در سطوح بینالمللی، ملی و محلی روبهروست.
این گزارش از سیاستگذاران میخواهد، بر تواناییهای جوانان از راه سرمایهگذاری بیشتر در مواردی مانند آموزش، سلامت و مهارت، همچنین ارائه و حمایت از فرصتها برای جوانان در مشارکت در توسعه بهعنوان یک اولویت، تمرکز کنند.
اما بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی از ارزیابی کیفی نظام سلامت ایران، شاخص امید به زندگی در مردان ایرانی ۶۷ سال است و در زنان ۷۱ سال است.
بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت که بر مبنای اطلاعات سال ۲۰۰۵ میلادی منتشر شده است، احتمال مرگ برای گروه مردان در سنین ۱۵ تا ۶۰ سالگی ۱۸۰ در هزار نفر جمعیت در سال است و همین شاخص برای زنان در این مقطع سنی۱۱۲ در هزار نفر جمعیت است.
بر اساس این گزارش میزان مرگ و میر کودکان زیر ۵ سال در ایران هم ۳۶ مرگ در هر هزار نفر جمعیت و همین شاخص برای اطفال ۳۱ مرگ در هزار نفرجمعیت برآورد شده است.
در همین گزارش اشاره شده است که میزان مرگ و میر نوزادان در ایران در سال ۲۰۰۴ معادل ۱۹ در هزار تولد زنده و میزان مرگ و میر مادران نیز در همین سال ۷۶ در هر هزار تولد زنده است.
سازمان بهداشت جهانی در این گزارش همچنین اعلام کرده است که با وجود شیوع بیماری ایدز در ایران به میزان ۱۳۳نفر در هر ۱۰۰هزار نفر جمعیت، میزان مرگ و میر ناشی از ایدز در ایران ۲ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت در سال است، همچنانکه میزان مرگ و میر ناشی از سل در ایران ۲.۷ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت برآورد شده است.
در این گزارش، میزان مرگ و میر وابسته به سن برای بیماریهای غیر واگیر در ایران ۷۴۲ نفر، میزان مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلب و عروق وابسته به سن ۴۶۶ نفر، مرگ و میر وابسته به سن ناشی از سرطان ۱۱۳ نفر و میزان مرگ و میر ناشی از حوادث در ایران نیز ۱۱۳ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت ارزیابی شده است.
براساس همین گزارش، امید به زندگی در ژاپن در سال ۲۰۰۴ میلادی ۸۲ سال بوده است که بالاترین حد در جهان شمرده میشود و در نقطه مقابل ژاپن، امید به زندگی در کشور زیمبابوه در حد ۳۶سال است که در پایینترین سطح در میان ۱۹۲کشور عضو این سازمان قرار دارد.
در این میان، کشور ایران رتبه ۱۳۳ را دارد و بر پایه این گزارش، در همین سال امید به زندگی در کشور افغانستان و ۲۶ کشورآفریقایی به کمتر از ۵۰ سال رسیده است.
امید به زندگی؛ تهران و گیلان بالاترین، سیستان و بلوچستان پایینترین
بر اساس آخرین نتایج تحقیقات وزارت بهداشت ایران ، تهران و گیلان بالاترین و سیستان و بلوچستان پایینترین سن امید به زندگی را دارند.
امید به زندگی یکی از مهمترین شاخصهای توسعه سلامت محسوب میشود و میتوان آنرا متوسط عمر افراد کشور محسوب کرد.
آمارگیری که در سال ۵۷انجام گرفت، امید به زندگی مردم ایران را ۵۷ سال نشان داد اما طبق آخرین بررسی غیر رسمی وزارت بهداشت در سال ۸۲، سن امید به زندگی در مردان به ۷۰ و در زنان به ۷۳ سال رسیده است.
طبق آمارهایی که بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران اعلام می شود، وزارت بهداشت با انجام محاسبات ریاضی سن امید به زندگی را تعیین و اعلام می کند، اما به دلیل اینکه آمار آخرین مرگ و میر در کشور هنوز از سوی مرکز آمار ارسال نشده، وزارت بهداشت قادر نخواهیم بود که میزان سن امید به زندگی را به تفکیک استانها اعلام کنیم.
در نتیجه آخرین آمارها در این مورد مربوط به سال ۷۵ است ، که بر اساس آن، بالاترین میزان امید به زندگی مربوط به تهران و گیلان و پایین ترین مربوط به سیستان و بلوچستان است.
البته بر اساس آخرین گزارش غیر رسمی وزارت بهداشت ایران ، تحلیل شاخصهای توسعه انسانی مبتنی بر جنسیت در استانهای کشور در سال ۸۲ نشان میدهد که متوسط امید به زندگی زنان در کشور ۷۰.۴ سال بوده در حالیکه متوسط امید به زندگی مردان در همان سال برابر ۶۷.۶ سال بوده است.
همین آمارهای غیر رسمی میگوید کاهش شاخص مرگ و میرکودکان زیر ۵ سال از ۱۱۵ مورد مرگ در هزار تولد به ۳۴ مورد رسیدهاست، شاخص مرگنوزادان از بدو تولد تا یک سالگی از ۴۰۰ نفر به ۵.۱۸ نفر کاهش یافته و میزان مرگ و میر مادران ناشی از عوارضبارداری نیز از ۲۳۷ مورد در هر هزار تولد به ۵.۳۵ درصد کاهش یافته است.
درسال ۸۲ در تمام استانها بدون استثنا میزان امید به زندگی زنان بیشتر از امید به زندگی مردان بوده است.
بیشترین فاصله امید به زندگی بین مردان و زنان، مربوط به استانهای فارس با ۲.۳ سال، آذربایجان شرقی ۲.۲ سال، مازندران ۲.۱ سال و بوشهر ۲ سال بوده و کمترین اختلاف فاصله در استانهای کهگیلویه و بویراحمد با ۰.۳ سال، لرستان با ۰.۸ سال، سیستان و بلوچستان با ۰.۸ سال و خراسان با ۰.۹ سال بوده است، در حالیکه متوسط کشوری اختلاف امید به زندگی زنان و مردان ۲.۸ سال است.
مهمترین عامل اثر گذار بر روی کاهش یا افزایش سن امید به زندگی، مرگومیر نوزادان و کودکان زیر یک و ۵ سال است.
وضعیت ایران نسبت به دیگر کشورهای منطقه مطلوب است و این در حالی است که میانگین سن امید به زندگی در کشورهای توسعه یافته در زنان ۸۴.۶ و در مردان ۷۸.۶ سال است و درکشورهای توسعه نیافته در زنان ۶۷ سال و در مردان ۶۵ سال است که متوسط این سن در کل جهان، ۷۲ سال برای مردان و ۷۶ برای زنان اعلام شده است.
پیش بینی می شود برای ۴۳ سال آینده (یعنی سال ۲۰۵۰ میلادی) سن امید به زندگی در ایران، در زنان به ۸۱.۸ و در مردان به ۷۶ سال برسد، علت پایین تر بودن سن امید به زندگی مردان نسبت به زنان را حوادث کار، سکته، بیماری های قلبی عروقی وتصادفات است و بر اساس آخرین نتایج تحقیقات وزارت بهداشت ایران ، ۱۵.۷ درصد از امید به زندگی مردان و ۱۷.۵ درصد از امید به زندگی زنان ایرانی به علت ناتوانی جسمانی از دست میرود ، طوریکه امید به زندگی توأم با سلامت برای مردان ایرانی ۵۶.۱ و برای زنان ایرانی ۵۹.۱ سال است.
بررسی سن امید به زندگی در جامعه ایرانی نشان میدهد که به طور معمول زنان ۲ سال بیش از مردان عمر میکنند. بر اساس شاخصهای بهداشت و درمان، شناخت داروی درمانی و پیشگیری از بسیاری از بیماریهایی که در مقطعی از زمان باعث مرگ و میر میشد باعث افزایش زمان بقا یا عمر در کشور شدهاست.
بررسی ها نشان میدهد که سن امید به زندگی در زنان ۷۳ سال و در مردان به ۷۱ سال رسیده است و بر این اساس زنان معمولاً ۲ سال بیشتر از مردان عمر میکنند؛ به طوری که تعداد زنان بیوه بیش از مردان همسر از دست داده است.
دستیابی به آب آشامیدنی سالم، کاهش مرگ و میر، دسترس به امکانات بهداشتی و درمانی و نیز ریز مغذیها، افزایش میزان سواد و سهم زنان در جامعه در پستها و مقامهای اجرایی و تصمیم گیری کشور، و … از جمله شاخصهایی است که باعث بالا رفتن سن امید به زندگی و بالا رفتن درصد جمعیت سالمندان در هرم جمعیت کشور شده است.
بر همین اساس، تا چند سال آینده، یکی از مشکلات کشور ما افزایش جمعیت سالمندان خواهد بود و پیش بینی می شود که تا ۱۵ سال آینده درصد جمعیت این افراد - که هم اکنون ۶% است - دو رقمی شود و به بیش از ۱۰% برسد. بنابر این، نیاز است که از هم اکنون برنامه ریزان توجه ویژه ای به این گروه داشته باشند. چنانچه تأمین امکانات مراقبتی برای سالمندان را برای ۲ دهه در نظر نگیریم، با نوعی فاجعه انسانی در مورد آنان مواجه خواهیم شد.
افزایش سن امید به زندگی هم فرصت است و هم تهدید، فرصت از نظر انتقال دانایی و توانایی به نسل جوان؛ و تهدید از این بابت که اگر نهادها برای پوشش آنان برنامه ریزی لازم را انجام ندهند، کرامت و ارزش انسانی سالمندان لطمه می بیند و آنان بدون پشتوانه در جامعه رها می شوند.
بررسی سن امید به زندگی در جامعه ایرانی نشان میدهد بهطور معمول زنان دو سال بیش از مردان عمر میکنند.
براساس شاخصهای بهداشت و درمان، پیشگیری از بسیاری از بیماریهایی که در یک مقطع زمانی باعث مرگ و میر میشوند، افزایش مراقبت و دارو درمانی ، باعث افزایش زمان بقا یا عمر در یک کشور می شود.
دستیابی به آب آشامیدنی سالم، کاهش مرگ و میر، دسترسی به امکانات بهداشتی و درمانی و همچنین ریز مغذیها، افزایش میزان سواد و سهم زنان در جامعه در پستها و مقامهای اجرایی و تصمیم گیری کشور و…از جمله شاخصهایی است که باعث بالا رفتن سن امید به زندگی و بالا رفتن درصد جمعیت سالمندان در هرم جمعیت کشور شده است.
برهمین اساس تا چند سال آینده یکی از مشکلات کشور ایران افزایش جمعیت سالمندان خواهد بود و پیش بینی می شود تا ۱۵ سال آینده درصد جمعیت این افراد که هم اکنون ۶ درصد است، دو رقمی و به بیش از ۱۰ درصد برسد بنابراین نیاز است از همین امروز برنامه ریزان توجه ویژه ای به این قشر داشته باشند.
چنانچه تامین امکانات مراقبتی را برای سالمندان برای ۲ دهه در نظر نگیریم با نوعی تراژدی انسانی در مورد آنان مواجه خواهیم شد.
افزایش سن امید به زندگی هم فرصت است و هم تهدید، فرصت از جهت انتقال دانایی و توانایی به نسل جوان و تهدید از این بابت که اگر نهادها برنامه ریزی لازم برای پوشش آنان انجام ندهند کرامت و ارزش انسانی سالمندان لطمه می بیند و آنان بدون پشتوانه در جامعه رها می شوند.
بر اساس آخرین سرشماری نفوس مسکن کشور، ضریب سالمندی جمعیت کشور از ۶/۶ درصد در سال ۱۳۶۵ به ۶/۲۰ درصد در سال ۱۳۸۵ رسیده و ۳برابر افزایش یافته است.
بر اساس آخرین سرشماری، جمعیت زیر ۱۵ سال ایرانی از ۴۵ درصد در سال ۱۳۶۵ به ۲۵ درصد در سال ۱۳۸۵ رسیده است و جمعیت بالای ۶۰ سال از ۴/۵ درصد به ۲/۷ درصد رسیده است.
همچنین ضریب سالمندی که عبارت است از نسبت افراد بالای ۶۵ سال به افراد زیر ۱۵ سال که از ۶/۶ درصد به ۶/۲۰ درصد افزایش یافته است.
به این ترتیب این ارقام حاکی از پیرشدن جمعیت است که با ارائه راهکارهایی در حوزه آموزش، پژوهش و خدمات تخصصی میتوان از بروز مشکلات در آینده پیشگیری کرد.
لازم به ذکر است سن امید به زندگی، یکی از شاخصهای توسعه انسانی به شمار می رود، و افزایش این سن بر روی توسعه کشورها نقش بسزایی دارد و بر روی مجموع عواملی که برای رشد کشورها مورد نیاز است اثر می گذارد.
در کشور ایران برای بدیهیترین چیزها آمار مشخص و قابل استنادی وجود ندارد و بین آمارهای غیر رسمی و آمارهای اعلام شده از سازمان های رسمی تفاوتهای فاحشی وجود دارد.
به نظر میرسد حداقل در مورد آمارهای مربوط به سلامت مردم، باید اهتمام بیشتری وجود داشتهباشد.
طبق آخرین سرشماری که انجام شده ، نشان می دهد حدود ۲۷/۷ درصد از جمعیت کشور ایران را سالمند تشکیل میدهند که این میزان تا ۲۰ سال آینده به ۷/۱۴ درصد خواهد رسید.
این ارقام نشان میدهد که اگر برنامهریزان و سیاستگذاران کشور از هم اکنون برنامه مدون و خاصی برای این قشر نداشته باشند در ۲۰ سال آینده، کشور ایران دچار یک بحران و معضل اساسی برای رفع مشکل و مسائل پیشآمده ناشی از مسائل اقتصادی، اجتماعی و غیره این قشر روبه رو میشوند.
۱- شورای ملی سالمندان
یکی از راهکارهای جلوگیری از ایجاد چنین معضلاتی، فعال شدن شورای ملی سالمندان به منظور ساماندهی سلامت و رفاه این قشر است، البته این شورا با عضویت ۸ وزارتخانه در سال ۸۳ تشکیل شده، اما تاکنون با تشکیل سه جلسه، هنوز موفق به ارائه طرح اجرایی نشده و تنها با تدوین۵ طرح پیشنهادی در انتظار تصویب توسط شورا و سپس مراجع ذیربط هستند.
۲- بیمه مکمل سالمندان در معرض بیماریهای مزمن
پیشبینی میشود حدود ۲ میلیون نفر از سالمندان تحت پوشش هیچگونه بیمه درمانی نباشند که طبق این طرح این افراد به صورت انفرادی بیمه میشوند.
همچنین گام بعدی در راستای بیمه درمان سالمندان، گسترش بیمه مکمل برای سالمندان در معرض بیماریهای مزمن و ناتوان است.
البته در حال حاضر ۱۰۰ هزار نفر از سالمندان با دارا بودن پرونده از خدمات مختلف سازمان بهزیستی بهره میبرند.
۳- طرح همیاران سالمند :
میتوان از افراد داوطلب برای کمک به سالمندان و همچنین از نیروی سالمندان برای انجام کارهایی خدماتی و بهداشتی و اجرایی جهت بهبود حال سالمندان کمک گرفت.
۴- راه اندازی و پرورش متخصصان طب سالمندان:
در حال حاضر کمتر از ۵ پزشک طب سالمندی در کشور ایران وجود دارد که با کمک معاونت آموزشی وزارت بهداشت قرار است، پزشکان برای آموزش طب سالمندی به خارج از کشور اعزام شوند، اما این امر هنوز اجرایی نشده است.
گرچه بعید است ولی امیدواریم ، حداقل در این زمینه بورس تحصیلی به نورچشمی های خاص داده نشود و با برگزاری آزمون سراسری پزشکان لایق و با دانش کافی انتخاب و به خارج اعزام گردند.
امید به زندگی را میتوان به طور ساده ، میزان متوسط سالهایی که انتظار میرود یک فرد در یک کشور به آن عمر برسد ، تعریف کرد.
بیشترین امید به زندگی در جهان نه در آمریکاست و نه در کشورهای اسکاندیناوی و نه در ژاپن! بیشترین امید به زندگی را مردمان کشور آندورا با ۸۳.۵۱ سال دارند.
ایران در این ردهبندی در مقام ۱۳۳ام قرار دارد.
اما کمترین امید به زندگی متعلق به کشور سؤازیلند ، بوتسوانا و لسوتو است ، ساکتان این کشورها تنها ۳۲ تا ۳۴ سال ، امید به زندگی دارند.
امید به زندگی ایرانیان» به هفتاد و یکسالرسید
آمارگیری که در سال ۵۷انجام گرفت، نشان از امید به زندگی مردمانایران میداد که پنجاه و هفت سال بود و حالامید به زندگی ایرانیان به هفتاد و یک سال رسیدهاست.
افزایش متوسط طول عمر تا ۱۲ سال ازدستاوردهای بخش بهداشت و درمان طی ایران ۲۶ سال اخیر است. بدین ترتیب، امید بهزندگی از ۵۹ سال در سال ۵۷ به ۷۱ سال درسال جاری رسیده است.
بنابراین میتوان گفت تا ۲۰ سال آینده جمعیت سالمندی کشور ۳ برابر میشود
دانشجو/گردآوری:گروه تندرستی و زندگی سالم
http://www.tebyan-zn.ir/healthy_safe_life.html