پیاده روی در خارج از منزل، خصوصاً اگر با هم سن و سالان باشد، سبب جلوگیری از انزواطلبی و افسردگی خواهد شد.
شما با یک برنامه پیاده روی که به آرامی شروع شده و به طور تدریجی سرعت و مسافت آن افزایش یافته است، پس از مدتی می توانید توانایی های تنفسی خود را به حد یک فرد جوان برسانید.
ادامه مطلب ...سالمندان و نیازهای تغذیه ای
مقدمه :
سالمندی بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی عبور از مرز60 سالگی است در واقع سالمندی بخشی از روند طبیعی زندگی انسان محسوب میشود وگذشت زمان ،بیماریهای جسمی ، مشکلات روحی و شرایط محیطی عواملی است که در این روند موثر می باشد. دستاوردهای توسعه مانند بهبود شرایط اقتصادی – اجتماعی ،ارتقاء وضعیت بهداشت ، تغذیه ،مسکن و پیشرفت دانش و فن آوری پزشکی از عوامل عمده افزایش امید به زندگی به شمار می آیند. این تحولات همراه با معرفی روشهای موفق کنترل موالید که آنرا نیز باید از دستاوردهای توسعه دانست درصد سالمندان را درکل جمعیت اقزایش داده است.
ادامه مطلب ...تکرار- تکرار- تکرا ر
این مکرر همیشگی
آه!از این روز مرگی پر از تکرار
راستی که جهان هم بسی مکرر است
شب – روز-دیوار
روز – شب-دیوار
و من در این وادی پر از مکررات
اسم زیبای تو را از یاد برده ام
تو که از بام تا شام
تکرارت می کنم پسرم
تو که از گفتنت سیر نمی شوم
تو که از تکرارت در این سرا
خسته نمی شوم
و هنوز هم با وجود تمام راهها
من راه تکرار تورا می پویم
تو که در آیینه چشمانم
هزار بار تا بی نهایت
امتداد یافتی
تو که هنوزم مکرری...
منبع:
آسایشگاه
من- تو!
و آنان که در سن پیری
عشق خانواده را فروختند
و به سودای مستی
حسرت را خریدند.
آسایشگاه، جایگاه من- تو
وتمامی همراهان ما
که مثل ماتنها شده اند
چه باید کرد
مابه لطف خیرین ونیکوکاران
از خجلت دستهای خالیمان
محکوم به حکم زندگی
همراه هر انچه در زمین است
تابه زیر خاک رویم.
وچه روز شکوهمندی است
پایان حادثه تاریخ
پایان عمر ما در آسایشگاه زمین
آسایشگاه ،آسایشگاه
تا می تونستم منتظرموندم... غریبه ها ی ،خودی آمدند ... مردم نیکوکار ... زنان خیر ... دختران محصل ... برای همه مون جشن تولد گرفتن ...همه چیز آوردند ...از همه چیز...اما ...اما...حیف که گفتنی نیست...
من منتظر توبودم پسرم .....قد یه دنیا دوست دارم...اینجا رو بیشتر از خونه ی واقعیم حتی دوست دارم...بیشتر از همه جای دنیا...شاید یه روز بیایی ...ولی کی میایی .... من به امید دیدن تو زنده ام ... وگرنه باید برم...میدونم دیگه تو این دنیا کاری ندارم ...... چون احساس می کنم حرفی برای گفتن نیست...ولی زندگی همیشه هست...دوستون دارم....همه خیرین ...نیکوکاران ...که به آسایشگاه میان وبه ما سر میزنن ....همه را قد پسرم دوست دارم
همین.
آفتاب: بعضی از پرندگان، چه در قفس باشند و چه آزاد، فقط وقتی نیاز داشته باشند آواز میخوانند. مثلا این کار را در فصل جفتگیری انجام میدهند. بعد از این که نیاز برطرف شد نورونهای موسیقاییشان از بین میروند و آنها بیآواز میگردند.