خانه سالمندان محسنی اراک    (انجمن آلزایمراستان مرکزی)

خانه سالمندان محسنی اراک (انجمن آلزایمراستان مرکزی)

گزارش ازانجمن آلزایمرخیریه امام جواد(ع) استان مرکزی حامی سالمندان آلزایمری ،بیماران روانی مزمن ،فرزندان بی سرپرست دختروپسر(ایتام)
خانه سالمندان محسنی اراک    (انجمن آلزایمراستان مرکزی)

خانه سالمندان محسنی اراک (انجمن آلزایمراستان مرکزی)

گزارش ازانجمن آلزایمرخیریه امام جواد(ع) استان مرکزی حامی سالمندان آلزایمری ،بیماران روانی مزمن ،فرزندان بی سرپرست دختروپسر(ایتام)

پرستاری ازسالمندان

طب سالمندان ، مطالعه سالمندی است که شامل فیزیولوژی ،پاتولوی،تشخیص درمان بیماریها سالمندان می با شد . رشته وسیع تر پیر شناسی یا مطالعه فرآیند پیری در بر گیرندة علوم زیست شناختی ، روانشناسی و جامعه شناسی است . از آنجاکه بیماران بستری در بیمارستان « زوتر وبیمارتر» از گذشته ترخیص می شوند ، پرستاران در تمام حیطه های مراقبتی از جمله بیمارستان مراقبت در منزل،توانبخشی وخدمات سر پائی ،بایداز اصول پرستاری سالمندان آگاهی کافی داشته و مهارت های رفع نیاز های بیمار سالمند را دارا باشند.

  ادامه مطلب ...

سالمندان اراک

چالشهای پیش رو
مقدمه

   در سال 1985حدود 290 میلیون  فرد بالای 65 سال در کل جهان زندگی میکردند که این تعداد در سال 1998 به 415 میلیون نفر رسید.در کشور ژاپن که پیرترین جمعیت را در جهان دارد تا سال 2020  جمعیت سالمندش به 25 % کل جمعیتش خواهد رسید. این روند افزایش جمعیت سالمند در ایران نیز مشاهده می گردد. در طی 15 سال گذشته نشان داده شده است که جمعیت ایران بسرعت به سمت پیر شدن پیش    میرود و در آینده جمعیت بزرگی را به خود اختصاص خواهد داد(شکل 1و2و3 ).با وجودی که جمعیت ما در حال حاضر جوان می باشد ولی این جمعیت به سرعت به سمت پیری خواهد رفت و در صورت عدم برنامه ریزی صحیح در 50 سال آینده به معضلی غیر قابل حل تبدیل خواهد گردید. این تغییرات را  به دو علت عمده زیر مربوط میدانند :

  ادامه مطلب ...

شرح وظایف پرستاری ازسالمند درمراکز

آیین نامه وزارت بهداشت و درمان
شرح وظایف تخصصی پرستاری در مراکز نگهداری از سالمندان
  

هدف از پرستاری سالمندان : حفظ و ارتقاء سلامتی، پیشگیری از بیماری ها، بهبود کیفیت زندگی و وضعیت فعالیتی سالمندان می باشد.
علاوه بر شرح وظایف عمومی، وظایف تخصصی پرستاران در قبال مددجوی سالمند با تاکید بر منشور حقوق بیمار و مبتنی بر فرایند پرستاری و استانداردها پرستاری به شرح زیر می باشد:
 
ادامه مطلب ...

طرح خیرین مدرسه پرور با هدف حمایت از دانش آموزان محروم و آسیب دیده ی اجتماعی در استان مرکزی اجرا می گردد.

به گزارش اداره اطلاع رسانی آموزش و پرورش استان مرکزی،در جلسه ای با حضور رئیس مجمع خیرین مدرسه ساز استان معاون تربیت بدنی و سلامتُ معاون آموزش متوسطه و  نمایندگان سایر معاونین  و مدیریت مشارکت های مردمی اداره کل آموزش و پرورش و نوسازی مدارس  طرح تشکیل خیرین مدرسه پرور در زیر مجموعه خیرین مدرسه ساز مطرح گردید.

  ادامه مطلب ...

مهارت ، تعیین کننده سرعت برای رسیدن به اهدافتان است

مهارت ، تعیین کننده سرعت برای رسیدن به اهدافتان است . با بهتر و بهتر شدن در وظایف کلیدی خود ، می توانید بهره وری و کارآیی خود را افزایش دهید .

یکی از قدرتمندترین روشهای مدیریت زمان بهتر شدن در مهم ترین کاری است که انجامش می دهید . شاخصهای کلیدی بهره وری شما ، استاندارد زندگی و سطح پیروزی که در حوزه کاری خود به ان می رسید را صلاحیت و کارآیی ، حوزه های مهارتی و چیزهایی که د رانجامش بهترین هستید ، تشکیل می دهند .
دوباره این سؤال مطرح می شود : آن کدام مهارت است که اگر آن را ارتقا داده و به بهترین شکل ممکن به کار بگیریدش ، بزرگ ترین تأثیر مثبت را برزندگی شما خواهد داشت ؟

  ادامه مطلب ...

موفقیت در کار تیمی

کار تیمی!-موفق باشی
کار تیمی!-موفق باشی

 موفقیت در کار تیمی

باران به شدت می بارید و مرد درحالی که ماشین خود را در جاده پیش می راند، ناگهان به خاطر لغزنده بودن جاده، تعادل اتومبیلش به هم خورد و به سمت خارج جاده منحرف شد. از حسن امر، ماشین  صدمه ای ندید اما لاستیک های آن داخل گل و لای گیر کردند و راننده هر چه سعی کرد نتوانست آن را از گل بیرون بکشد.

  ادامه مطلب ...

لبخند بزنید! خداوند ناظر ماست

 

دختر کوچکی هر روز پیاده به مدرسه می رفت و برمی گشت. با این که آن روز صبح، هوا زیاد خوب نبود و آسمان نیز ابری بود. دختربچه طبق همیشه، پیاده به سوی مدرسه راه افتاد. بعدازظهر که شد، هوا رو به وخامت گذاشت و توفان و رعدوبرق شدیدی درگرفت.

مادر کودک نگران شده بود که مبادا دخترش در راه بازگشت، از توفان بترسد یا این که رعدوبرق بلایی بر سر او بیاورد؛ به همین جهت تصمیم گرفت با اتومبیل خود به دنبال دخترش برود. با شنیدن صدای رعد و دیدن برقی که آسمان را مانند خنجری درید، با عجله سوار ماشینش شد و به طرف مدرسه ی دخترش حرکت کرد.

  ادامه مطلب ...

باارزش ترین دارایی زن

بر بالای تپه ای در شهر «وینسبرگ» آلمان، قلعه ای قدیمی و بلند وجود دارد که مشرف بر شهر است. اهالی وینسبرگ، افسانه ای جالب درمورد این قلعه دارند که بازگویی آن، مایه ی مباهات و افتخارشان است.

در قرن ۱۵، لشکر دشمن این شهر را تصرف و قلعه را محاصره می کند. اهالی شهر از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان، برای رهایی از چنگال مرگ به داخل قلعه پناه می برند.

فرمانده دشمن به قلعه پیام می فرستد که قبل از حمله ی ویران کننده ی خود، حاضر است به زن ها و کودکان اجازه دهد تا صحیح و سالم از قلعه خارج شده و پی کار خود روند.

پس از کمی مذاکره، فرمانده دشمن به خاطر رعایت آیین جوانمردی و براساس قول شرف، موافقت می کند که هر یک از زن ها داخل قلعه می توانند گرانبهاترین دارایی خود را نیز از قلعه خارج کنند به شرط آنکه به تنهایی قادر به حمل آن باشند.

ناگفته پیداست که قیافه ی حیرت زده و سرشار از شگفتی فرمانده دشمن به هنگامی که هر یک از زن ها، شوهر خود را کول گرفته و از قلعه خارج می شدند، بسیار تماشایی بود.

تنهایی سالمند زن

یکی از سالمندان کهریزک، خانمی است به نام  منبره شعاع که شعر گفتن را در آسایشگاه شروع کرده است. منیره شعاع را 15 سال پیش فرزندانش به دلیل معلولیت ناشی از سکته مغزی به کهریزک سپردند. او دیپلمه ادبی سابق است.

 با اندام کوچک، نظیف و موقر روی ویلچرش نشسته و با خوشرویی از ما استقبال می‌کند. می‌گوید 4 تا بچه‌ دارد، سه پسر و یک دختر. پسر بزرگش خارج از کشور است و کوچک‌ترین پسرش هم فوت شده است. می‌گوید: «دیروز یک سال شد که از من دور شده است.» دخترش دکترای ادبیات دارد و پسرهایش کارشناس ارشد و مهندس‌ هستند.

می‌گوید: «این‌جا از خانه‌ام برای من بهتر است. من می‌توانستم پیش پسرم بمانم اما نمی‌خواستم زیر بار منت باشم که هر کجا بخواهند بروند بگویند مادر را چه کنیم، این‌جا احترام من محفوظ است و اگر هم روزی به مرخصی بروم، با احترام می‌روم و برمی‌گردم.»

خانم شعاع در تنهایی آسایشگاه شاعر شده است. می گوید: «من رنج‌ها و غم‌هایم را به صورت اشعاری که از روح و قلبم بیرون می‌آمد نوشتم و به صورت کتابی منتشر کردم. اسم کتاب من غم تنهایی است.» اشعار او مورد استقبال و تشویق قرار گرفته 

 از او می‌خواهم یکی از شعرهایش را بخواند. می‌گوید: «شعر تنهایی‌ام را برایتان می‌خوانم، اولین شعر کتابم است.» و شروع به خواندن می‌کند، صدایش به سختی شنیده می‌شود، خصوصاً که در بیت‌های آخر، بغض هم به آن اضافه می‌شود.


دست‌هایم چه پیر و فرتوت‌اند
دست، نه! دسته‌های تابوت‌اند
روزی این دست‌ها جوان بودند
نازک و نرم و مهربان بودند
مانده امروز از آن همه پاکی
زان همه چیرگی و چالاکی
پوستی تیره و چروکیده
استخوانی تکیده، پوسیده
شده نشخوارِ یادها، کارم
خویش را این‌ چنین می‌آزارم
گاه زین پیر مانده در زندان
یاد کی می‌کنند فرزندان
گاهی از من سراغ می‌گیرند
لیک اما ز دیدنم سیرند
سرد و نامهربان و ناهنجار
رفع تکلیف می‌کنند انگار
چه کنم درد من نمی‌دانند
خواهش جان من نمی‌خوانند ..
.

http://mahmod-zarei.blogfa.com/

مددجویان مرکزشبانه روزی طلوع به مشهدرفتند

سفرزیارتی مشهدبیماران روانی مزمن مرکزطلوع اراک به همت سرکارخانم جهانبخشی ازقم وحاج آقامنضوری ومعاونت محترم استانداری استان خراسان رضوی جناب آقای واحدی به مدت 6روزبرگزارشد.


 

  ادامه مطلب ...