هشتمین امام معصوم(ع) در انتظار پسر و شیعیان در تب و تاب رویت جمال جواد الائمه(ع) بودند. حدود چهل و هفتمین بهار عمر امام رضا(ع) سپرى مى شد، اما هنوز فرزندى کاشانه پر فروغش را فروزان نساخته بود.
از طرفى حضرت مورد طعنه دشمنان و زخم زبانآنها قرار داشت که گاه بوسیله نامه نیز آن حضرت را مورد آزارقرار مىدادند که نمونه آن را مىتوان در مکتوب «حسین ابن قیاما» مشاهده کرد.
او که از سران «واقفیه» بود در نامه اى به امام رضا(ع) مىنویسد: چگونه ممکن است امام باشى در صورتىکه فرزندى ندارى و امام(ع) پاسخ او را چنین نگاشت که از کجامىدانى که من فرزندى نخواهم داشت.
چند روزى طول نخواهد کشید که خداوند به من پسرى عنایت خواهد کرد که حق را از باطل جدا مى کند. تا اینکه طبق پیش بینى امام (ع) در رمضان سال 195 هجرىو به نقل از ابن عیاش در دهم رجب آن سال ستاره امام جواد(ع)متجلى شد و مادرش «سبیکه» را که از خاندان «ماریه قبطیه» همسر پیامبر(ص) بود و به فرموده امام رضا(ع) آفرینشى پاکیزه ومنزه داشت. مرتبت و مقامى والاتر بخشید.
ولادت امام جواد(ع) تمامى شایعات مربوط به امام رضا(ع) راپایان بخشید و دلهره و اضطراب را از میان شیعیان زدود.
بدین جهت، که امام در حق فرزندش فرمود: این مولودى است که براىشیعیان ما «در این زمان» با برکت تر از او زاده نشده است.
مولودى که حدود شانزده سال رهبرى و امامت شیعیان را عهده دارشد و در این راستا آثارى شگفت از خویش به یادگار گذارد و مکتب علمى، اجتماعى شیعه را جلوه خاص بخشید.
شهادت آن بزرگوار پایانى است بر تلاشهاى چشمگیر و پر فروغش تلاشهایى که خلفاى بنى عباس و دشمنانش را آنچنان غافلگیر نمودکه نتوانستند آن حضرت را تحمل نمایند و بدین جهت در صدد شهادت آن حضرت بر آمدند و این نوشتار نگاهى است به عوامل و موجبات شهادت آن حضرت که در این زمینه به بررسى سه عامل مىپردازیم: