خانه سالمندان محسنی اراک    (انجمن آلزایمراستان مرکزی)

خانه سالمندان محسنی اراک (انجمن آلزایمراستان مرکزی)

گزارش ازانجمن آلزایمرخیریه امام جواد(ع) استان مرکزی حامی سالمندان آلزایمری ،بیماران روانی مزمن ،فرزندان بی سرپرست دختروپسر(ایتام)
خانه سالمندان محسنی اراک    (انجمن آلزایمراستان مرکزی)

خانه سالمندان محسنی اراک (انجمن آلزایمراستان مرکزی)

گزارش ازانجمن آلزایمرخیریه امام جواد(ع) استان مرکزی حامی سالمندان آلزایمری ،بیماران روانی مزمن ،فرزندان بی سرپرست دختروپسر(ایتام)

سالمندان

سرای سالمندان است و شباهتی به خانه ندارد راهرویی دارد و اتاق هایی که درهایشان به همین راهرو باریک باز می شود و بسیار شبیه به بیمارستان است.

در هر کدام از این اتاق ها سه یا چهار تخت قرار دارد که همرا هان همیشگی این مادر بزرگ ها شده اند.

هر تختی مادری مهربان و چشم به راه را در خود جای داده است که دنیایی پر از فراز و نشیب و سختی و خوشی هایی که روزگارانی با فرزندان خود را پشت سر گذاشته اند و اکنون سهمشان از تمام دنیا همان تختی شده است که روز و شب شان را در آن سپری می کنند.

  

در گوشه ای از یکی از اتاق ها، پتو را تا نیمه صورت خود کشیده است از پشت شیشه های عینک اش ما را نظاره می کند کنارش که می نشینی صمیمی تر می شود و پتو را به کناری می زند تا کمی از تنهایی هایش سخن گفته باشد.

می گوید؛ دخترم! به چهره ام نگاه نکنید سنی ندارم هنوز از عهده کارهای خودم بر می آیم فقط سختی های زندگی شکسته ام کرده اند.

یک روز بعد از ظهر پسرم از سر کار آمد و گفت ؛ مادر بیا برویم بیرون هوایی بخوری اما همان روز مرا به خانه سالمندان آوردند و از همان روز همین جا مانده ام.

حرف هایش را که زد دوباره به زیر پتوی اش برمی گردد و با لبخندی می گوید دیگر شادی و خوشی و ناراحتی ما اهمیت زیادی ندارد اما خدا کند که شما جوانتر ها همیشه شاداب و سالم و سلامت باشید و از زندگی لذت ببرید.

اینها را می گوید و دوباره پتو را تا نیمه های صورت بر روی خود می کشد و در عالم تنهایی خود فرو می رود.

در اتاقی دیگر مادری دیگر بر لبه تخت اش نشسته است هیچ چیز از زندگی گذشته اش را به خاطر نمی آورد گویا گذر زمان تمام خاطرات تلخ و شیرین اش را با خود به یغما برده است و در این بین حتی نام خود را هم فراموش کرده است.

همه کسانیکه انجا می آیند را با دست فرا می خوانند و دوست دارد فقط کنارش بنشینی و مدام تکرار می کند ‘اون کیه؟’ و هیچ جوابی در ذهنش نمی ماند و سوال اش را دوباره از هر کسی که از کنارش می گذرد، می پرسد.

در یکی دیگر از اتاق های این سرای سالمندی،مادری دست خود را تکیه گاه چانه اش کرده است و در افکار خود به سر می برد ، که متوجه حضور ما می شود به نشانه احترام می خواهد بلند شود که پاهایش یاری اش نمی کنند.

دوست دارد صحبت کند اما بغضی در گلوی خود دارد که صدای اش را لرزان می کند.

می گوید نه ماه از آمدنش به اینجا می گذرد ، از اینکه شور و حال و صفای خانه و همدهی با نوه های اش را دیگر احساس نمی کند ناراحت است اما در آخر می گوید ‘اینجا هم خوب است از تنهایی بهتره’.

از او که می پرسم فرزندانت آخرین بار کی به دیدنت آمده اند؛ بغض اش باز می شود و می گوید سه دختر و یک پسر دارم، هر کجا هستند خوش باشند زندگی ها سخت شده است و آنها هم خودشان گرفتاری هایی دارند.

نوه ها بهترین و صمیمی ترین دوستان پدربزرگ ها و مادربزرگ ها در دوران پیری هستند دوستانی که در پاکی و صداقت و مهربانی نظیر یکدیگرند و همین نقطه مشترکی است برای دوستی بیشتر بین آنها می شود.

اما گویا زندگی های امروزی این صمیمت ها را کمتر در خود جای می دهد که سالمندان از خانه به سرای سالمندان برده می شوند و اینچنین در انتظار دیدن روی فرزندان شان بغض کرده اند در چنین فضایی شاید دیگر کودکان مان احترام و تکریم و همراهی با بزرگترها را آن گونه که شایسته است را فرا نگیرند.

اما خاطرمان باشد؛ جمعیت جوان ، روزی به دوران سالمندی خواهد رسید . تامین نیازهای عاطفی و احساسی و تکریم واحترام به سالمندان ، دقیقا همان چیزی است که سالمندان از فرزندان خود انتظار دارند.

در عین حال نبایداز نظر دور داشت ؛ جامعه ای که هم اکنون بیشترین جمعیت اش در گروه سنی جوانان هستند همین میزان در دهه های آینده رو به سالمندی پیش می رود که نیازمند به خدمات حمایتی اجتماعی و بهداشتی و درمانی متناسب هستند.

هم اکنون بیش از پنج میلیون نفر از جمعیت کشور را سالمندان تشکیل می دهند و پیش بینی می شود این جمعیت در سال ۱۴۰۰ به ۱۰ میلیون نفر برسد.

از ۱۸ تا ۲۴ فروردین ماه به عنوان هفته سلامت نام گذاری شده است که آخرین روز از این هفته تحت عنوان ‘سالمندی و کرامت اجتماعی’ نام نهاده شده است و در سراسر کشور برنامه های مختلفی با همین محور برگزار می شود در همین راستا مسئولین شبکه بهداشت و درمان شهرستان بروجرد در این روز از خانه سالمندان این شهر بازدید به عمل آوردند.

در این بازدید با اهدای شاخه گل از سالمندان ، دلجویی شد.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد